۳۰ آذر ۱۳۸۸

زنی که شبیه خودش بود

منبع : مجله ارمغان فرهنگی و اینجا

بعد از نهضت فروغ فرخ زاد شعر زنان وارد مرحله اي تازه شد كه به تبع آن شاعران زن با پيگري و ممارست ويژه اي خواستار نگاهي ديگر به توانائي زن درحوزه ادبيات شدند بنابراين عوامل اجتماعي درترويج چنين قاعده اي تاثيرات بالقوه اي داشت شعر زنان بعد از انقلاب مشروطه داراي هويت و شناسنامه شد. با مقايسه اي اجمالي و مطالعه دقيق آن روزها به اين نتيجه خواهيد رسيد اگر شعر امروز زنان با اقبال ويژه اي مواجه شد به اهتمام نسلي بود كه اين مسير پر پيچ خم را با دشواراي هاي فروان به پايان رساندند امروزه در هر كوچه اي و برزني شاهد انتشار شعرهاي درخشان و تاثير گذار نسل امروز هستيم. با اين مقدمه و تمهيدات شايد سخن گفتن از شعرهاي كتايون ريز خراتي كار ساده اي نباشد اغلب شعرهاي اين شاعر جوان داراي ظرفيت هاي بي بديل است كه در نوع خود نشان از آگاهي اين شاعردارد كه در تعاطي مرزهاي ناممكن شعر، از جهاني سخن مي گويد كه شايد در هيچ نقشه اي نتوان از آن سراغ گرفت.

از آنجا كه رابطه دال و مدلول امري كاملن اختياري به حساب مي آيد شعرهاي اين مجموعه بر حول اين دو محور مهم مي چرخند و به صورت يك شبكه درهم تنيده با اجزاي مشخص در تعامل اند و با هماهنگي بار استعاري و معنايي متن را به دوش مي كشند. نيچه همواره تاكيد مي كرد كه تبار واژه ي Interpretation)) در آمدي به معناست يا پيوستي به معنا و نه رسيدن به معنا ،حتي خود سوسورنيز معنا را نشان تمايز مي دانست و معنا را بدون وجود يک نظام کلي غير ممكن مي دانست با اين حال معنا محصول تمايز است. ساختار منسجم و تقابل هاي ديالكتيكي در شعرهاي ريز خراتي نيز باعث شکل گيري معنا در سطوح مختلف مي شود و اين حركت با جزئي نگري آغاز مي شود و نقش گزاره ها در به وجود آوردن تمايز رفتاري برانگيخته و آگاهانه با زبان است.

سكوت / مثل فشنگ خشاب ها را پر مي كرد / به هم كه رسيديم / قلبمان تيرباران شده بود ص 101

شعر امري زيباست با نگرش منطقي به پديده ها همه چيز را نمي توان قاعده مند توصيف كرد يكي از انگيزه هاي حقيقي شاعر به نمايش گذاشتن ارزش زن در موقعيت هاي مختلف و تاثير نقش زن در باروري و تحقق آمال بشريت از ديروز تا امروز است به همين منظور شاعر با مهر مادرانه اي سرشت انسان مدرن را ، به تصوير مي كشد در حالي كه با مولفه هاي حسي و فلكلوريك توجه خاصي به بومي شدن شعر دارد همان گنجينه اي كه نيما به نسل هاي بعدي تاكيد مي كرد.

از پنجره هاي مشبك و رنگي / هر شب / به زني نگاه مي كنم / كه روي يك لحاف دونفره / مرواريد مي دوزد ... مريم هاي باكره مسيح مي زايند / پنجره ها / مشبك و دايره اند / و عالي قاپو سقف آينه دارد ص37

بايد خاطر نشان كرد كنش هاي گفتاري و دوري جستن از شكل نوشتاري ، رويكرد شاعر را تغيير مي دهد و به روشني مي شود جنس كلام و تغيير لحن را در وضعيت مناسبي بررسي كرد اغلب شعرهاي اين مجموعه آن قدر زنانه اند كه شاعر با تصاوير بكر ظاهر فريفته اي به متن مي دهد و به انضمام كشف هاي شاعرانه امكاناتي بايسته اي را در اختيارمخاطب قرار مي گيرد.

تو ني زدي / كه پروانه ها روي گل هاي دامنم / پيله شكافتند / و ظهر درخت توت از چرت بي گاهش پريد ص 76

فرماليسم ها براي درك صحيح متن، شكل ساختاري متن را مورد واكاوي قرار مي دادند چرا که تاکید این مکتب بر الگوهای ظاهری متن، فنون ادبی و عریان سازی مهارت مولف خلاصه مي شد كما اين كه محتوا و تاريخ بيشتر مورد توجه نبود، اما شعرهاي ريز خراتي ضمن اين كه داراي فرم مناسب هستند به لحاظ محتوا نيز از قانون خاصي تبيعت مي كند و ساز كار آن بر حول نشانه ها مي چرخد و گاهي اين فضاي سيال بر شعرهاي او سايه اي سنگين مي افكند و به نظر مي رسد شاعر بيش از حد معمول شتاب زده عمل مي كند.

درختي كه برمن خم مانده بود / شكست / بنفش بزن / صورتي روي نرده ها / قلبي سرخ از وسط سيب شده است قل مي خورد مي خورد / تا در شاخه هاي دامن زني فرو رود ص 77

يكي از محسنات شعر روزگار ما جنبه هاي فردي و چگونگي درگيري شاعران براي رسيدن به فضاي تازه و به تملك در آوردن زبان و انديشه است نخستين گام موثر براي رسيدن به چنين جايگاهي كه جنبه جامعه شناختي دارد تبارشناسي و سنجيدن تناسب روزگار شاعر است به همين منظور از نقاط قوت وشگفتي ساز مجموعه حاضر كه در قرائت هاي مختلف بسيار پر اهميت جلوه مي كند بر هم زدن روايت خطي ست شاعر آن چنان نا آرام است كه مي خواهد جهان پيرامون خود را با روال غير طبيعي به رخ بكشد و نحو گريزي هاي سبكي و نگاه استعلايي به امور موجود التذاذ خوانش متن و تاويل آن را به شكل فزاينده اي بالا مي برد و بدويت آن كاملا خصوصي و شخصي مي باشد.

پتو را كشيده روي سر / و من / فكر مي كنم / چقدر مي توانست مرده باشد / پيش از اين چشم هايش را گشوده بودم / پوچ پوچ / و دانه هاي خشخاش / كه ميان مژه هايش قي مي كرد / من به او معتاد شده بودم / و هر روز با بخار ريه هايش / متصاعد مي شوم ص 83

شكسته شدن پرسوناها ، و رنگين شدن جغرافياي كلمات به سبب تخطي از قاعده هاي زباني به زيبايي در خوري رهنمون مي شوند و در ژرف ساخت متن با الگوهاي ثبيت شده اي مواجه مي شويم كه در جهت تداعي آزاد معاني در متن تعبيه شده اند و اين مكانيزم به اجراي بهتر شعر كمك شاياني كرده است.

هر شب به پنجره ي بسته / كبوتري شليك مي شود / اتاق پر از زناني ست/ كه هر يك سربريده ي تو را در سينه بند خويش پنهان كرده اند / موهايت را نوازش مي كنم / سربازها از سيم خاردار گذشته اند ص 104

كتايون ريز خراتي را بايد شاعر تنهايي و سكوت دانست لحن آرام و هم آوايي با كلمات در اغلب شعرها بيانگر روح سركش و زنانه اوست اين مشخصه در خلق و بازانديشي ابژه ها به زيبايي مستحيل مي شود و ادارك تازه اي را در چشم انداز متن نمايان مي كند و اصالت چنين انديشه اي ستودني ست.

پي نوشت :
" به كسي نگو" کتایون ریز خراتی
چاپ اول 1387 انتشارات آهنگ ديگر